کد مطلب:173213 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136

مظلومیت امام حسن
امام حسن علیه السلام نیز با حضور بنی امیه در صحنه سیاسی جامعه اسلامی مخالف بود. صلح آن حضرت با معاویه هرگز به معنای موافقت و همراهی با بنی امیه نبود؛ زیرا چنان كه در سخنان حضرتش دیده می شود، صلح وی پیامد ستم پیشگی بنی امیه و عدم درك صحیح مردم از مسائل اجتماعی و سیاسی بود.

آن حضرت بارها فرمود:

اگر یاوری داشتم، خلافت را به معاویه واگذار نمی كردم؛ و صلح من تنها برای حفظ جامعه اسلامی از خونریزی و برادركشی و پاسداری از اسلام است.

پس از آن كه معاویه به خلافت رسید، در مجلسی، كه امام حسن علیه السلام نیز حضور داشت، گفت: چون حسن بن علی مرا شایسته خلافت دید و خود را سزوار این نیافت، با من بیعت كرد و خلافت را به من وانهاد.

پس از او، امام حسن علیه السلام بر منبر قرار گرفت و بعد از سپاس خدای تعالی و یادآوری آیه مباهله و وقایع آن فرمود:

معاویه گمان می كند من او را شایسته خلافت می دانم و خودم را برای این كار سزوار نمی بینم. او دروغ می گوید: چنان كه در كتاب خدا و گفتار پیامبر آمده است، ما از خود مردم به آن ها سزاوارتریم. پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ما اهل بیت مظلوم واقع شدیم. خداوند بین ما و كسی كه به ما ستم روا داشته، (و) به حق ما تجاوز كرده است، حكم خواهد كرد؛ كسی كه مردم را بر ما شوراند، ما را از بیت المال محروم ساخت و فدك را از مادر ما غصب كرد.

به خدا سوگند، اگر آن هنگام كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم رحلت فرمود، مردم با پدرم بیعت می كردند،


آسمان و زمین بركت های خود را بر آنان فرومی فرستاد: و تو، ای معاویه و قریش و آزادشدگان و فرزندان آنان در آن طمع نمی كردید.

ای مردم! اگر شرق و غرب جهان را بگردید، جز من و برادرم فرزندی برای پیامبر نمی یابید؛ و من تنها برای دوری از آشوب و رعایت مصلحت امت با این شخص بیعت كردم. [1] .

بدین سبب آن حضرت، پس از امضای پیمان صلح به مدینه هجرت فرمود و در آن جا به افشای ماهیت بنی امیه و نشر دیدگاه های سیاسی فرهنگی خود پرداخت.

وجود امام حسن علیه السلام حتی در مدینه نیز برای خلافت بنی امیه خطرناك بود و گفتار و كردار آن حضرت نقشه های امویان را خنثی می كرد.

بدین سبب، معاویه نتوانست وجود حضرت را تحمل كند و سرانجام وی را به شهادت رساند.

امام حسین علیه السلام نیز، چون پدر بزرگوار و برادر گرامی اش، با امویان به مبارزه برخاست و ماهیت ضد دینی آن ها را افشا كرد.

آن حضرت خلافت را حق مسلم خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می دانست و از آن دفاع می كرد.

امام علیه السلام، در نامه ای كه برای سران بصره فرستاد فرمود:

خداوند حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به رسالت برگزید، او نبوت را شرافت بخشید و آن گاه كه رسالت خویش به پایان رساند، وی را به سوی خود خواند.

ما اهل بیت وصی و وارث او هستیم. برای جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دیگران شایسته تریم. هر چند زمانی برای حفظ انسجام و یگانگی مسلمانان سكوت كردیم؛ ولی به این حق، از كسانی كه آن را در دست گرفته اند، سزوارتریم.

من شما را به پیروی از كتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دعوت می كنم؛ زیرا امروز سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مرده، بدعت در دین آشكار شده است. [2] .


[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 163؛ امالي، ج 2، ص 172.

[2] تاريخ طبري، ج 5، ص 357.